به گزارش راهبرد معاصر، رقابت اقتصادی در سینمای ایران به جایی رسیدهاست که فیلمها از هر طرفندی برای فروش بیشتر استفاده میکنند و در این میان آنچه که قربانی میشود، مفهوم و فیلمهای محتوامحور است.
سینمای ایران دیگر تنها درگیر فروش است و بر مختصات گیشه تمرکز دارد، البته پیش از این هم موضوع فروش اهمیت داشته و طرفندهای گوناگونی برای این هدف استفاده میشد اما با گذشت زمان انگار رقابت رنگ میبازد و دیگر اقتصاد سینما وارد مرحله نبرد میشود.
نبردی که برای رسیدن به هدف فروش هر وسیلهای در آن توجیهپذیر است، از تبلیغات منفی تا شایعهپراکنی و ابزارهای اروتیک. نمونه این جنگ فروش در اکران عید فطر به وضوح مشخص است.
فیلمهای سینمایی «شبی که ماه کامل شد» به کارگردانی نرگس آبیار و تهیهکنندگی محمد حسین قاسمی، «ما همه با هم هستیم» به کارگردانی کمال تبریزی و تهیهکنندگی رضا میرکریمی، «سرخپوست» ساخته نیما جاویدی و تهیهکنندگی مجید مطلبی و فیلم سینمایی «دختر شیطان» به کارگردانی و تهیهکنندگی قربان محمدپور برای عید فطر به گیشه سینما اضافه شدند تا در کنار فیلمهای اکران ماه رمضان که فروش خوبی هم نداشتند روی پرده سینما بروند.
حالا میبینیم که فیلمهای به اصطلاح کمدی به دنبال هر راهی برای فروش بیشتر هستند و از هر کاری استفاده میکنند. پیش از این در مطلبی به هیاهوی رسانهای و تبلیغاتی برای اکران و فروش فیلم «زهرمار» پرداختیم، مطلبی که گویا به مذاق عوامل فیلم خوش نیامد و از دریچه شایعهپراکنان به دنبال پاسخگویی برآمدند.
البته سایر فیلمها هم از همین دریچهها برای تبلیغ فیلمشان استفاده میکنند و در این راستا سر تیترهای عجیبی از این جریان مشاهده میکنیم. عناوینی چون «حضور بازیگر فیلم های تبلیغاتی آنچنانی در فلان فیلم» یا «سنی دیلر... یا منی دیلر مسأله این است»، همچنین این جریان اصرار دارد فیلمهای محتوا محور را با عناوین حاکمیتی یا مشکوکالمنابع معرفی کند یا رسانهها را به جای استفاده از نامشان با عناوین یک رسانه اصلاحطلب یا اصولگرا خطاب کند که دیگر برای تبلیغ فیلمها جواب نمیدهند.
اما در این شلوغی و هیاهو آنچه قربانی می شود اصالت سینماست و وظیفه انتقال مفهوم در آن است که انگار فراموش شده و دیگر کسی به آن وفادار نیست.
منبع: تسنیم